اگر که اخبار و مقالات ما را تا به حال دنبال کرده اید، حتما بارها این بحث را مطالعه کردید که سرمایه گذاری و خرید بیت کوین یک طرف است و نگه داری از کلیدهای خصوصی این دارایی، در یک طرف دیگر. این داستان به معنی است که اگر بیت کوین هایتان را از دست بدهید و یا به عبارتی کلید های خصوصی آن را گم کنید، دیگر هیچ راهی برای بازگرداندن آن ندارید. در این مقاله به احمانه ترین روش های از دست‌دادن بیت کوین اشاره‌خواهیم‌کرد.
جالب است بدانید که در این حالت غم انگیز، تنها دلداری ای که به خودتان می توانید بدهید این است که شما در نهایت به شبکه کمک کرده اید. چرا که بیت کوین هایتان در بازار جاری است، اما با عدم توانایی در فروش آن، شما بخشی از قیمت بازار را پایدار نگه داشته اید و این هم یکی از ترفند های زیرکانه ساتوشی (ساتوشی ناکاموتو کیست) خالق بی چهره بیت کوین است.
در همین راستا، وبسایت amb در طی نشرمقاله ای، چندتا از احمقانه ترین و در عین حال غم انگیز ترین روش های از دست دادن بیت کوین را لیست کرد، تا درسی بشود برای آیندگان.
نو که اومد به بازار، کهنه می شه دل آزار!
این داستان مربوط به آقای سایل ترنر هست. این آقا از اونجایی که از سال 2010 شروع به ماین بیت کوین کرد، میشه گفت که آدم آینده نگر و باهوشی بوده. اما خب، از سر تیتر این قضیه می شه فهمید که خیلی هم اینطوری نبوده!
در زمانی که سایل ترنر شروع به ماین بیت کوین کرد، بیت کوین تقریبا ارزش خاصی نداشت و در اون زمان کسی اسم این دارایی رو نشنیده بود. خلاصه ماه ها گذشت و ارزش بیت کوین همچنین ناچیز موند و سایل هم که به کامپیوتر جدیدی نیاز داشت، این کامپیوتر پر از بیت کوین رو در انباری خونشون انداخت. بدون هیچ کاوور و محافظی!
هفت سال گذشت و اثر بی مثال ساتوشی، یعنی همون بیت کوین ما، به قیمت خیلی زیادی دست پیدا کرد و همین افزایش قیمت، سایل ترنر برنامه نویس رو به یاد بیت کوین هاش انداخت. سایل به انباری رفت تا سرمایه گزافش رو از زیر خاک پیدا کنه ولی خب…، بعد از هفت سال، تقریبا دیگه چیزی از اون کامپیوتر بیچاره به جا نمونده بود. این بود داستان غم انگیز سایل نه چندان آینده نگر.
فاجعه سطل آشغال…
در این لیست غم انگیز ما، آقای جیمز هاولز را نمی توان فراموش کرد. این داستان مربوط به زمانی هست که قیمت هر واحد بیت کوین به 130 دلار صعود کرد و جیمز متوجه شد که در طی چند سال اخیر 7500 عدد بیت کوین استخراج کرده و این دارایی های ارزشمند رو در یک یو اس بی ذخیره کرده. اما سوال اینجاست که این یو اس بی الان کجاست؟ بله درست حدس‌زدید، آقای جیمز هاولز وقتی داشته‌اتاقش رو تمیز می‌کرده، دستش‌خورده و این یو اس بی پر از سرمایه رو در سطل آشغال‌انداخته و کیسه زباله رو گذاشته‌دم در…!
واقعا دلم می خواد بدونم که این آقا الان چه حالی داره!
داستان کامپیوتر بر باد‌رفته…
احتمالا از روی تیتر داستان، می تونید به راحتی به محتواش دست پیدا کنید. داستان این بخش از این قرار هست که شخصی به نام دالتون مک کی، از دوستانش می شنوه که بیت کوین یک ارز دیجیتال جدیده که خیلی برنامه نویسی جالبی داره و می تونه برای افراد سود آور باشه.
خلاصه آقای دالتون به حرف رفقاش گوش می ده و 25 عدد بیت کوین خریداری می کنه و اونارو در کیف پول کامپیوترش ذخیره می کنه.
مدت ها می گذره و دالتون بیت کوین هاش رو فراموش می کنه و در همین حین هم کامپیوترش با مشکلات نرم افزاری مواجه می شه. در این حالت این آقای نابغه چی کار می کنه؟ سیستمش رو به کلی دور میندازه و یک کامپیوتر جدید می خره. حالا نکته جالب این داستان اینجاست که این آقا سال ها متوجه نمی شه که چه اشتباهی کرده، تا این که قیمت بیت کوین یک جهش بزرگ می کنه… .
دالتون امروز می تونست یکی از ثروتمندان دنیا به شمار بره ولی خب… قدرشو ندونست!
او آمد، او خرید، او جایش‌گذاشت…
بی شک همه ما افراد حواس پرتی را می شناسیم که هرجا که می روند، یک چیز را جا می گذارند. البته شاید خود ما هم از همین گروه از افراد باشیم. و اما با جان آشنا شوید. جان یک دانشجوی سال اولی بود که در سال 2012، ده تا بیت کوین خریداری کرد که بتواند در آینده خرج دانشگاهش را در بیاورد. خب در آن زمان هم که بیت کوین ارزش چندانی نداشت، به نحوه نگه داری این دارایی هم توجه زیادی نمی شد.
سرتان را درد نیاورم. یک روز جان به کافه تریای دانشگاه رفت و فلش حاوی بیت کوینش را در آن جا گم کرد. به همین سادگی!
مجازات پول حرام…
کلیفتون کالینز، یک فروشنده مواد مخدر بود که از طریق فروش این مواد در دارک وب، بیت کوین دریافت می کرد. حالا از آنجایی که این آقای با شرافت فروش خوبی از این طریق داشت، 6000 بیت کوین خودش رو بین 12 کیف پول از دیجیتال تقسیم کرد و کلیدهای خصوصی را به صورت دست نوشت و کاملا منطقی، در قوطی وسایل ماهی گیری پنهان کرد.
مواد فروش باهوش ما، پس از مدتی توسط پلیس دستگیر شد و پلیس ها برای پیدا کردن مواد به خونش رفتن و وسایل ماهیگیریش رو دور انداختن. هرچند که نکته مثبت داستان اینجا بود که آقای کالینز در نهایت ادعا کرد که با از دست رفتن سرمایش کنار اومده و این مجازات اعمال نادرستش بوده.
دست پیش رو گرفت که پس نیفته…
اگر مدتی است که در حوزه ارزهای دیجیتال فعالیت دارید و یا این که فقط اخبار این عرصه را دنبال می کنید، بی شک نام پیتر شیف، منتقد سرسخت بیت کوین و طرفدار طلا را شنیده‌اید.
داستان از این قراره که پیتر شیف اقتصاددان و منتقد بیت کوین، یک بار بیت کوین خرید و رمز بیت کوین هاش رو فراموش کرد. نکته جالب اینجاست که او در این قضیه، بیت کوین را مقصر دانست.
بله درست شنیدید. آقای اقتصاددان، بیت کوین خرید و یادش رفت که از کلیدهاش بک آپ بگیره… و این رو مشکل از بیت کوین دونست!
