آکادمیآموزش و معامله

الگوی نموداری چیست؟ نگاهی به ابزار های کلیدی تحلیل تکنیکال

اگر وارد دنیای تحلیل تکنیکال شده‌اید، حتماً نام «الگوهای نموداری» به گوشتان خورده است. این الگوها، از پایه‌ای‌ترین و در عین حال قدرتمندترین ابزارهایی هستند که معامله‌گران برای تحلیل رفتار قیمت و تصمیم‌گیری‌های معاملاتی از آن‌ها استفاده می‌کنند.

الگوهای نموداری در واقع شکل‌هایی هستند که قیمت احتمالی را روی نمودار ایجاد می‌کنند و با شناسایی آن‌ها، می‌توان جهت احتمالی حرکت بازار را پیش‌بینی کرد.

برخی از این الگوها نشان‌دهنده‌ی ادامه‌ی روند هستند و برخی دیگر، از احتمال برگشت روند خبر می‌دهند. همین ویژگی است که باعث شده تشخیص درست این الگوها، به یک مهارت ارزشمند در بازارهای مالی—به‌ویژه ارزهای دیجیتال—تبدیل شود.

در این مقاله از مجله آموزشی موربیت، قرار نیست فقط نام چند الگو را حفظ کنیم؛ هدف این است که با منطق شکل‌گیری آن‌ها آشنا شویم، کاربردشان را درک کنیم و بدانیم چطور می‌توانند به تصمیم‌گیری‌های بهتر کمک کنند. پس اگر به‌دنبال یادگیری عملی و کاربردی از مفاهیم تکنیکال هستید، جای درستی آمده‌اید.

صرافی موربیت

الگوی نموداری چیست؟

الگوی نموداری شکلی است که حرکت قیمت را روی نمودار، به‌مرور زمان ایجاد می‌کند. این شکل‌ها بی‌دلیل نیستند؛ آن‌ها بازتابی از رفتار معامله‌گران در شرایط مختلف بازار هستند.
تحلیل‌گران تکنیکال باور دارند که رفتار قیمت در بازار، قابل تکرار است. یعنی اگر قیمت یک دارایی در گذشته، در شرایط خاص واکنشی مشخص نشان داده، احتمال زیادی وجود دارد که در آینده هم همان واکنش را داشته باشد. اینجاست که الگوهای نموداری وارد عمل می‌شوند.
با شناسایی این الگوها، معامله‌گر می‌تواند روندهای آینده را بهتر پیش‌بینی کند. مثلاً اگر الگویی نشان دهد که قیمت معمولاً بعد از رسیدن به یک سطح خاص برمی‌گردد، می‌توان از آن برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی استفاده کرد.

اما توجه به یک نکته ضروری است؛ الگوهای نموداری فقط زمانی مفید هستند که معامله‌گر بداند به دنبال چه چیزی می‌گردد. صرفاً دیدن یک شکل یا تکرار کافی نیست. درک معنا و کاربرد آن در شرایط واقعی بازار، چیزی است که الگو را به ابزار تبدیل می‌کند.

تاریخچه الگوی نموداری

الگوی نموداری، یکی از مهم‌ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است. این الگوها به ما کمک می‌کنند تا بر اساس تکرار حرکت‌های قیمتی مشابه در گذشته، رفتار آینده قیمت‌ها را پیش‌بینی کنیم. اما این ابزار از کجا آمده و چطور به این جایگاه مهم در تحلیل بازارهای مالی رسیده است؟
برای رسیدن به پاسخ این سوال، باید به اوایل قرن ۲۰ و تلاش‌های اولین تحلیل‌گران تکنیکال نگاه کنیم. چارلز داو، بنیان‌گذار شاخص داو جونز، اولین کسی بود که این نظریه را مطرح کرد که بازار تمایل دارد در شرایط مشابه، رفتارهای مشابهی از خود نشان دهد. او متوجه شد که قیمت‌ها در نمودارهای بازار به شکل‌های خاصی حرکت می‌کنند که می‌توانند سیگنالی برای پیش‌بینی حرکت‌های آینده باشند.
در ابتدا، تحلیل‌گران از این الگوها برای پیش‌بینی بازار سهام استفاده می‌کردند، اما به مرور زمان، این روش در بازارهای دیگر مانند ارزهای دیجیتال، فارکس و کالاها نیز مورد استفاده قرار گرفت.
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) یکی از معروف‌ترین الگوهای نموداری است که از زمان‌های قدیم در تحلیل بازار استفاده می‌شد. این الگو به معامله‌گران کمک می‌کند تا زمان تغییرات روند قیمت را پیش‌بینی کنند. در این الگو، پس از شبیه‌سازی یک «شانه» و سپس «سر»، قیمت معمولاً وارد روند نزولی می‌شود.
با پیشرفت تکنولوژی، امروز معامله‌گران می‌توانند از نرم‌افزارهای تحلیل پیشرفته استفاده کنند و به سرعت الگوهای نموداری را شناسایی کنند. به همین دلیل، الگوهای نموداری هنوز هم یکی از ابزارهای کلیدی در تحلیل تکنیکال به‌شمار می‌روند.

تعریف سطوح حمایت و مقاومت

تعریف سطوح حمایت و مقاومت

قبل از پرداختن به جزئیات الگوهای نموداری، بهتر است ابتدا مفهوم “سطوح حمایت و مقاومت” را درک کنیم. این دو مفهوم یکی از اصول پایه در تحلیل تکنیکال هستند که کمک می‌کنند تا حرکت‌های قیمت در بازار را پیش‌بینی کنیم.

  • سطح حمایت به سطحی گفته می‌شود که قیمت دارایی بیشتر از آن کاهش نمی‌یابد. به عبارت ساده‌تر، وقتی قیمت به این سطح می‌رسد، خریداران وارد بازار می‌شوند و از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری می‌کنند. در نتیجه، قیمت ممکن است دوباره افزایش یابد.
  • سطح مقاومت هم سطحی است که قیمت دارایی پس از افزایش، معمولاً به آن برخورد کرده و متوقف می‌شود. به عبارت دیگر، وقتی قیمت به این سطح می‌رسد، فروشندگان وارد بازار می‌شوند و قیمت شروع به کاهش می‌کند.

چرا سطوح حمایت و مقاومت به وجود می‌آیند؟

دلیل اصلی شکل‌گیری این سطوح، تعادل میان خریداران و فروشندگان است. وقتی تعداد خریداران بیشتر از فروشندگان باشد (یعنی تقاضا بیشتر از عرضه باشد)، قیمت افزایش می‌یابد. اما وقتی فروشندگان بیشتر از خریداران شوند. (یعنی عرضه بیشتر از تقاضا باشد)، قیمت کاهش می‌یابد.

  • مثال ساده از سطح حمایت و مقاومت

فرض کنید قیمت یک دارایی در حال افزایش است. وقتی قیمت به سطحی می‌رسد که خریداران دیگر تمایل به خرید بیشتری ندارند، در نتیجه تقاضا کاهش می‌یابد و قیمت متوقف می‌شود. این سطح، سطح مقاومت نامیده می‌شود.
از طرف دیگر، وقتی قیمت کاهش پیدا می‌کند و به سطحی می‌رسد که خریداران دوباره وارد بازار می‌شوند، سطح حمایت شکل می‌گیرد. در این نقطه، خریداران احساس می‌کنند که قیمت مناسب خرید است، بنابراین دوباره وارد بازار می‌شوند و قیمت افزایش می‌یابد.

  • ارتباط بین سطوح حمایت و مقاومت

جالب است بدانید که اگر قیمت بتواند یک سطح مقاومت را بشکند، آن سطح به‌عنوان سطح حمایت جدید عمل می‌کند. به همین ترتیب، اگر قیمت سطح حمایت را بشکند، آن سطح به سطح مقاومت تبدیل می‌شود.

انواع الگو های نموداری

انواع الگو های نموداری

الگوهای نموداری به‌طور کلی به سه گروه اصلی تقسیم می‌شوند: الگوهای تداومی، الگوهای بازگشتی و الگوهای دوطرفه.

  1. الگوهای تداومی: این الگوها نشان‌دهنده ادامه روند فعلی بازار هستند.
  2. الگوهای بازگشتی: این الگوها به‌دنبال تغییر مسیر روند بازار هستند و ممکن است نشان‌دهنده معکوس شدن جهت حرکت قیمت باشند.
  3. الگوهای دوطرفه: این الگوها نشانه‌ای از بازاری با نوسانات شدید و بی‌ثبات هستند که قیمت در آن ممکن است به هر دو سمت حرکت کند.

اگر با این سه نوع الگو به‌خوبی آشنا باشید، می‌توانید از هر یک از آن‌ها برای ورود به موقعیت‌های معاملاتی شورت (فروش) یا لانگ (خرید) بهره‌برداری کنید. به عبارت دیگر، این الگوها به شما کمک می‌کنند تا جهت حرکت قیمت را پیش‌بینی کنید و حتی در بازارهای نزولی نیز مانند بازارهای صعودی معامله کنید و سود کسب نمایید.
با این حال، باید به یاد داشته باشید که الگوهای نموداری هیچ‌گاه تضمینی برای پیش‌بینی دقیق حرکت بازار نیستند. آن‌ها تنها نشانه‌هایی از احتمالات بازار هستند که می‌توانند به شما در اتخاذ تصمیمات بهتر کمک کنند.
با در نظر گرفتن این نکات، اکنون می‌توانیم به بررسی ۱۰ الگوی مهم تحلیل تکنیکال بپردازیم که هر معامله‌گر باید با آن‌ها آشنا باشد.

  • الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)

الگوی سر و شانه یکی از مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که به معامله‌گران کمک می‌کند روند بازار را پیش‌بینی کنند. این الگو معمولاً پس از یک روند صعودی طولانی ایجاد می‌شود و نشان‌دهنده تغییر جهت بازار از صعودی به نزولی است.

اجزای الگوی سر و شانه:

الگوی سر و شانه از سه بخش اصلی تشکیل شده است:

  • شانه چپ (Left Shoulder): اولین قله‌ای که قیمت به آن می‌رسد و سپس به پایین می‌آید.
  •  سر (Head): قله دوم که از نظر ارتفاع بالاتر از شانه چپ است و نشان‌دهنده اوج حرکت قیمت است.
  •  شانه راست (Right Shoulder): سومین قله، که معمولاً ارتفاع کمتری از سر دارد و بعد از آن قیمت دوباره کاهش می‌یابد.

در الگوی سر و شانه، خط گردن یک سطح حمایتی مهم است که از اتصال پایین‌ترین نقاط شانه‌ها و سر تشکیل می‌شود. این خط به عنوان سطح تأییدی برای تغییر روند عمل می‌کند. زمانی که قیمت از این خط حمایت عبور می‌کند، به‌طور معمول نشان‌دهنده آغاز روند نزولی است. این شکست خط گردن یکی از سیگنال‌های قوی در تحلیل تکنیکال محسوب می‌شود.

چرا این الگو مهم است؟

الگوی سر و شانه به دلیل دقت بالای آن در پیش‌بینی تغییرات روند بازار از صعودی به نزولی، برای معامله‌گران از اهمیت زیادی برخوردار است. این الگو به سادگی قابل شناسایی است و در بازارهای بلندمدت می‌تواند سیگنال‌های بسیار موثری ارائه دهد.

نکات کلیدی الگوی سر و شانه:

  • روند اولیه باید صعودی باشد: الگوی سر و شانه در پایان یک روند صعودی شکل می‌گیرد.
  • شکست خط گردن: عبور قیمت از خط گردن، احتمالاً تغییر جهت بازار از صعودی به نزولی را نشان می‌دهد.
  • حجم معاملات: در هنگام شکست خط گردن، معمولاً حجم معاملات نیز افزایش می‌یابد که نشان‌دهنده تایید الگو است.

 

  • الگوی دو قله (Double Top)

الگوی دو قله

الگوی دو قله یا دو سقف یکی از رایج‌ترین الگوهای نموداری است که در تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط بازگشت روند استفاده می‌شود. این الگو زمانی شکل می‌گیرد که قیمت یک دارایی پس از یک روند صعودی به سطح مشخصی می‌رسد، سپس کاهش می‌یابد و دوباره به همان سطح بالا می‌رود، اما این بار نمی‌تواند آن را بشکند و دوباره به سمت پایین حرکت می‌کند.

ساختار الگوی دو قله:

الگوی دو قله از دو قله مشابه به هم تشکیل شده که بین آنها یک افت قیمت قابل توجه رخ می‌دهد. این الگو به طور کلی به‌عنوان یک سیگنال بازگشت روند به سمت نزولی عمل می‌کند.

  • قله اول: قیمت به سرعت به یک سطح بالایی می‌رسد و سپس شروع به کاهش می‌کند.
  •  کاهش قیمت: پس از قله اول، قیمت به یک سطح حمایتی پایین‌تر می‌آید.
  •  قله دوم: قیمت دوباره به همان سطح قبلی می‌رسد، اما نتوانسته آن را بشکند و دوباره کاهش می‌یابد.

یکی از مهم‌ترین نکات در الگوی دو قله، شکست سطح حمایت است. زمانی که قیمت به سطح حمایتی می‌رسد و آن را به سمت پایین می‌شکند، این حرکت نشان‌دهنده احتمال آغاز روند نزولی است. این شکست می‌تواند یک سیگنال قوی برای معامله‌گران جهت ورود به موقعیت فروش (شورت) باشد.

نکات کلیدی الگوی دو قله:

  • روند اولیه باید صعودی باشد: الگوی دو قله معمولاً پس از یک روند صعودی شدید ظاهر می‌شود.
  • عدم توانایی در شکستن سطح مقاومت: وقتی قیمت دوباره به همان سطح مقاومتی می‌رسد و نمی‌تواند آن را بشکند، نشان‌دهنده ضعف در روند صعودی است.
  • افزایش فشار فروش: پس از تشکیل قله دوم، فشار فروش شروع به افزایش می‌کند و روند نزولی آغاز می‌شود.

چرا الگوی دو قله مهم است؟

الگوی دو قله به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقطه‌ای را که روند صعودی به پایان می‌رسد و روند نزولی آغاز می‌شود، شناسایی کنند. این الگو به‌ویژه برای پیش‌بینی بازگشت بازار به‌طور دقیق و به موقع مفید است. معامله‌گران می‌توانند با استفاده از این الگو به‌سرعت به موقعیت‌های فروش وارد شوند و از تغییر جهت بازار بهره‌برداری کنند.

  • الگوی دو دره (Double Bottom)

الگوی دو دره یکی از مهم‌ترین الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که معمولاً پس از یک روند نزولی شکل می‌گیرد و از احتمال تغییر جهت حرکت قیمت به سمت صعود خبر می‌دهد.
در این الگو، قیمت دارایی پس از افت، به یک سطح حمایت مشخص برخورد می‌کند و برای مدتی افزایش می‌یابد. سپس دوباره کاهش پیدا می‌کند و مجدداً به همان سطح حمایت قبلی می‌رسد. اگر قیمت نتواند این سطح را به سمت پایین بشکند و بار دیگر روند صعودی آغاز شود، به‌احتمال زیاد شاهد تغییر جهت بازار خواهیم بود.
ویژگی‌ مهم این الگو، دو برخورد متوالی با سطح حمایت در یک محدوده قیمتی مشابه است. بین این دو نقطه، یک قله میانی شکل می‌گیرد که به آن خط گردن (Neckline) گفته می‌شود. شکست صعودی این خط معمولاً به‌منزله‌ی تایید آغاز روند صعودی جدید است.

نکته کلیدی؛ هرچه فاصله زمانی بین دو دره بیشتر باشد و حجم معاملات در زمان شکست خط گردن افزایش یابد، اعتبار الگو بیشتر خواهد بود.

  • الگوی کف‌گرد (Rounding Bottom)

الگوی کف‌گرد یکی از الگوهای بازگشتی معتبر در تحلیل تکنیکال است که معمولاً پایان یک روند نزولی و آغاز یک حرکت صعودی را نشان می‌دهد. این الگو، شکلی شبیه به نیم‌دایره یا کاسه دارد و زمانی تشکیل می‌شود که قیمت یک دارایی پس از افت مداوم، در یک ناحیه مشخص به آرامی تثبیت شده و سپس روند صعودی جدیدی را آغاز کند.

ساختار الگوی کف‌گرد:

در این الگو، قیمت به‌تدریج کاهش می‌یابد، در یک محدوده مشخص برای مدتی نوسان می‌کند و سپس با شیب ملایم شروع به افزایش می‌کند. چنین الگویی نشانه‌ای از تغییر تدریجی در احساسات بازار است؛ جایی که فشار فروش کاهش یافته و تقاضا به‌مرور افزایش می‌یابد.
خط مقاومت یا «خط گردن» در این الگو نقش مهمی ایفا می‌کند. پس از عبور قیمت از این سطح، احتمال آغاز یک روند صعودی قدرتمند افزایش می‌یابد.

ویژگی‌های کلیدی:

  •  الگوی کف‌گرد معمولاً در بازه‌های زمانی بلندمدت (روزانه یا هفتگی) قابل‌اعتمادتر است.
  •  شیب حرکت در این الگو معمولاً ملایم و بدون نوسانات تند است.
  •  افزایش حجم معاملات در زمان شکست مقاومت، اعتبار الگو را بیشتر می‌کند.

 

  •  الگوی کنج (Wedge Pattern)

الگوی کنج یکی از الگوهای نموداری رایج در تحلیل تکنیکال است که معمولاً به‌عنوان یک الگوی بازگشتی شناخته می‌شود. این الگو زمانی تشکیل می‌شود که حرکات قیمت به‌تدریج در بین دو خط روند همگرا (مورب) محدود می‌شوند. بسته به جهت حرکت این خطوط، دو نوع اصلی برای الگوی کنج وجود دارد: کنج افزایشی و کنج کاهشی.

  • الگوی کنج افزایشی (Rising Wedge)

در الگوی کنج افزایشی، قیمت در حال افزایش است اما شیب خط حمایت از خط مقاومت بیشتر است. به‌عبارتی، قیمت در حال صعود است اما قدرت خرید در حال تضعیف است. این الگو معمولاً در انتهای یک روند صعودی شکل می‌گیرد و هشداری برای احتمال آغاز یک روند نزولی است.
زمانی که قیمت موفق به عبور از سطح حمایت نشود و آن را به سمت پایین بشکند، می‌توان انتظار کاهش شدید قیمت را داشت. بنابراین، این الگو اغلب به‌عنوان سیگنالی برای خروج از موقعیت‌های خرید یا آغاز فروش در نظر گرفته می‌شود.

  • الگوی کنج کاهشی (Falling Wedge)

بر خلاف کنج افزایشی، در الگوی کنج کاهشی خطوط حمایت و مقاومت رو به پایین هستند و شیب خط مقاومت بیشتر از حمایت است. این الگو نشان می‌دهد که فشار فروش در حال کاهش است و خریداران به تدریج در حال بازگشت به بازار هستند.
الگوی کنج کاهشی معمولاً پس از یک روند نزولی شکل می‌گیرد و می‌تواند نشانه‌ای از تغییر جهت بازار به سمت صعود باشد. با شکسته‌شدن خط مقاومت، اغلب یک روند صعودی قوی آغاز می‌شود و فرصت مناسبی برای ورود به موقعیت خرید فراهم می‌شود.

  • الگوی فنجان و دسته (Cup and Handle)

الگوی فنجان و دسته یکی از الگوهای معتبر و تداومی در تحلیل تکنیکال است که اغلب در بازارهای صعودی دیده می‌شود. این الگو نشان‌دهنده یک دوره اصلاح کوتاه‌مدت در روند صعودی است و پس از تکمیل شدن، احتمالاً روند صعودی بازار ادامه خواهد یافت. در واقع، این الگو ترکیبی از دو الگوی معروف کف‌گرد (rounding bottom) و کنج (wedge) است.

ساختار الگوی فنجان و دسته:

الگوی فنجان و دسته از دو بخش اصلی تشکیل شده است: فنجان و دسته.

  •  فنجان: در این قسمت، قیمت دارایی پس از یک روند نزولی به آرامی شروع به بازگشت می‌کند و شکلی شبیه به یک دایره یا نیم‌دایره می‌سازد. این بخش مشابه الگوی کف‌گرد است که نشان‌دهنده بازگشت روند از نزولی به صعودی است.
  •  دسته: پس از تشکیل فنجان، قیمت به یک دوره اصلاحی کوتاه‌مدت وارد می‌شود. این بخش معمولاً در محدوده‌ای خاص و به‌طور معمول در دو خط موازی، شبیه به الگوی کنج، حرکت می‌کند. این اصلاح به‌طور موقت بازار را در یک روند مسطح قرار می‌دهد.

روند شکل‌گیری الگوی فنجان و دسته:

  •  تشکیل فنجان: در ابتدا، قیمت شروع به کاهش می‌کند که این کاهش ناشی از فشار فروش یا اصلاحات بازار است. سپس، پس از مدتی، قیمت شروع به بازگشت می‌کند تا فنجانی شکل دهد.
  •  تشکیل دسته: بعد از شکل‌گیری فنجان، قیمت به مدت کوتاهی در نوسانات محدودی باقی می‌ماند که این بخش به‌عنوان دسته شناخته می‌شود. این اصلاح معمولاً در یک محدوده مشخص و با شیب ملایم اتفاق می‌افتد.
  •  شکست صعودی: زمانی که قیمت از محدوده اصلاحی (دسته) خارج می‌شود و به بالای آن می‌رود، الگو تکمیل می‌شود و روند صعودی جدیدی آغاز خواهد شد. این مرحله نشان‌دهنده تغییر در احساسات بازار از حالت اصلاحی به صعودی است.

 

  • الگوی پرچم (Flag Pattern)

الگوی پرچم

الگوی پرچم یکی از الگوهای معروف تداومی در تحلیل تکنیکال است که معمولاً پس از یک حرکت سریع و قوی در بازار شکل می‌گیرد. این الگو نمایان‌گر دوره‌ای از تثبیت قیمت است که پس از آن قیمت به روند قبلی خود ادامه می‌دهد.

ساختار الگوی پرچم:

الگوی پرچم از دو قسمت اصلی تشکیل می‌شود:

  • میله پرچم (Flagpole): این قسمت نشان‌دهنده حرکت سریع و قوی قیمت است که در یک جهت خاص (صعودی یا نزولی) رخ می‌دهد.
  •  پرچم (Flag): پس از میله پرچم، بازار وارد دوره‌ای از تثبیت قیمت می‌شود. این تثبیت به شکل یک کانال افقی یا با شیب ملایم به نمایش درمی‌آید.

انواع الگوی پرچم:

الگوی پرچم می‌تواند در دو نوع صعودی و نزولی ظاهر شود:

  •  پرچم صعودی (Bullish Flag): در این حالت، پس از یک روند صعودی قوی، بازار وارد تثبیت می‌شود و سپس به روند صعودی خود ادامه می‌دهد.
  •  پرچم نزولی (Bearish Flag): در این الگو، قیمت ابتدا نزولی حرکت می‌کند، سپس وارد تثبیت شده و پس از آن روند نزولی ادامه می‌یابد.

 

  • الگوی مثلث صعودی (Ascending Triangle)

الگوی مثلث صعودی (Ascending Triangle) یکی از الگوهای معروف و پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است که به‌ویژه در روندهای صعودی کاربرد دارد. این الگو معمولاً نشان‌دهنده تداوم روند صعودی و احتمال ادامه حرکت قیمت به سمت بالا است.

ساختار الگوی مثلث صعودی:

الگوی مثلث صعودی از دو خط اصلی تشکیل می‌شود:

  •  خط مقاومت افقی: این خط در سطح سقف نوسانات (swing highs) قرار دارد و به‌عنوان سطح مقاومتی شناخته می‌شود که قیمت بارها به آن می‌رسد، اما قادر به عبور از آن نیست.
  •  خط حمایت مورب: این خط از کف نوسانات (swing lows) تشکیل می‌شود و با شیب مثبت به سمت بالا حرکت می‌کند. این خط نشان‌دهنده افزایش تقاضا و خریدهای بیشتر در سطوح پایین‌تر است.

ترکیب این دو خط، شکلی مشابه مثلث ایجاد می‌کند که در آن خط افقی به‌عنوان سقف و خط مورب به‌عنوان کف عمل می‌کند.

  • الگوی مثلث نزولی

الگوی مثلث نزولی (Descending Triangle) یکی از الگوهای تداومی در تحلیل تکنیکال است که عمدتاً در روندهای نزولی تشکیل می‌شود و نشان‌دهنده ادامه روند نزولی است. این الگو برای معامله‌گرانی که قصد ورود به موقعیت‌های فروش (شورت) دارند، ابزار مفیدی به شمار می‌آید.

ویژگی‌های الگوی مثلث نزولی:

در الگوی مثلث نزولی، دو خط اصلی وجود دارد:

  •  خط مقاومت: این خط از اتصال سقف‌های نوسانی (swing highs) به هم ایجاد می‌شود و به صورت خطی نزولی در نمودار ظاهر می‌شود.
  •  خط حمایت: این خط از اتصال کف‌های نوسانی (swing lows) به هم تشکیل می‌شود و به‌صورت افقی در نمودار قرار می‌گیرد.

ترکیب این دو خط، شکلی شبیه مثلث را در نمودار ایجاد می‌کند. در این الگو، خط مقاومت نزولی است و خط حمایت به صورت افقی باقی می‌ماند.

تحلیل و کاربرد الگوی مثلث نزولی:

الگوی مثلث نزولی معمولاً در شرایطی رخ می‌دهد که فروشندگان بر بازار تسلط دارند. با گذشت زمان و فشرده شدن قیمت‌ها بین دو خط حمایت و مقاومت، احتمال شکست خط حمایت و ادامه روند نزولی افزایش می‌یابد. در این حالت، فروشندگان فشار بیشتری به بازار وارد کرده و قیمت‌ها به پایین‌ترین سطح خود سقوط می‌کنند.

  • الگوی مثلث متقارن (Symmetrical Triangle)

الگوی مثلث متقارن

الگوی مثلث متقارن یکی از الگوهای تداومی در تحلیل تکنیکال است که به‌ویژه در روندهای صعودی و نزولی کاربرد دارد. این الگو زمانی شکل می‌گیرد که قیمت دارایی در حال تثبیت است و بین دو خط روند متقابل حرکت می‌کند. الگوی مثلث متقارن نشان‌دهنده تداوم روند موجود است، به این معنی که پس از تکمیل مثلث، قیمت معمولاً در همان جهت قبلی خود به حرکت ادامه خواهد داد.

ویژگی‌های کلیدی مثلث متقارن:

  •  خط مقاومت افقی: سقف‌های نوسانی را به هم متصل می‌کند.
  •  خط حمایت مورب: کف‌های نوسانی را به هم وصل می‌کند.
  •  شکل مثلث: این خطوط معمولاً به هم می‌رسند و مانند یک مثلث متساوی‌الساقین شکل می‌دهند.

جمع‌بندی
الگوهای نموداری یکی از مهم‌ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال هستند که به معامله‌گران کمک می‌کنند تا روند حرکت قیمت‌ها را تحلیل کرده و تصمیمات بهتری بگیرند. این الگوها نشان‌دهنده حرکت‌های آینده بازار هستند و به‌ویژه زمانی که در کنار سطوح حمایت و مقاومت تحلیل شوند، می‌توانند به‌شکل مؤثری در پیش‌بینی روندهای صعودی و نزولی بازار کمک کنند.
با آگاهی از انواع الگوهای نموداری و درک نحوه عملکرد آن‌ها، شما قادر خواهید بود تا تصمیمات بهتری در معاملات خود اتخاذ کنید. البته لازم به ذکر است که تنها آشنایی با این الگوها کافی نیست. برای بهره‌برداری کامل از این ابزارها، نیاز به تمرین و تجربه عملی در شرایط مختلف بازار است.
در نهایت، ترکیب دانش تئوریک با تجربه عملی باعث می‌شود که شما به یک تحلیلگر ماهر تبدیل شده و از الگوهای نموداری برای کسب سود بیشتر در بازارهای مالی بهره‌مند شوید.

سوالات متداول در مورد الگوی نموداری چیست

الگوهای نموداری چگونه به پیش‌بینی روند بازار کمک می‌کنند؟

الگوهای نموداری به تحلیلگران کمک می‌کنند تا روند بازار را پیش‌بینی کنند. این الگوها نشان‌دهنده فشار خرید و فروش در بازار هستند و می‌توانند سیگنال‌هایی برای ادامه یا تغییر روند ارائه دهند.

آیا الگوهای نموداری همیشه دقیق هستند؟

الگوها ابزار مفیدی هستند، اما هیچ‌کدام صد در صد دقیق نیستند. برای دقت بیشتر، باید آنها را با سایر ابزارهای تحلیل ترکیب کرد.

تفاوت مثلث صعودی و نزولی چیست؟

مثلث صعودی نشان‌دهنده ادامه روند صعودی است، در حالی که مثلث نزولی به احتمال ادامه روند نزولی اشاره دارد. هر کدام برای موقعیت‌های خرید یا فروش مناسب هستند.

چگونه از الگوی سر و شانه استفاده کنیم؟

الگوی سر و شانه نشان‌دهنده بازگشت روند از صعودی به نزولی است. شکست خط گردن سیگنالی برای ورود به موقعیت فروش است.
امتیاز شما به این مقاله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا