بیت کوین یک دارایی است، نه یک ارز!
بیت کوین یک دارایی است، نه یک ارز! تکنولوژی بیت کوین و بستر پایدار کننده آن، یعنی بلاکچین، برای مردم امروزی به عنوان یک سرمایهگذاری جالب و گاها پرسود تبدیل شدهاست. اما سوالاینجاست که این تکنولوژی، درحال حاضر و حتی در آینده نه چندان دور، خصوصیات یک دارایی را دارد و یا یک ارز؟
بیشتر بدانید: بیت کوین چیست؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید تفاوت دو مفهوم داریی و ارز را متوجهشویم:
دارایی چیست؟
یک دارایی، درواقع نوعی از منبع اقتصادی است. یک دارایی می تواند توسط هر شخصی که مالکیت آن را به عهدهدارد، کنترل شود و درنهایت، برای صاحبش، یک ارزش را ارائهدهد. یک خانه، دارایی محسوبمی شود، بدین معنی که مالک، می تواند در ازای فروش آن، پول نقد دریافتکند.
بنابراین یک دارایی درواقع واسطه ای برای داد و ستداست و شما برای فروش آن، نیاز به شخصیدارید که همزمان، قصد خرید آن دارایی را داشتهباشد.
ارز چیست؟
از طرف دیگر، ارز یک وسیله، برای مبادله مستقیماست. شما در صبح امروز، با استفاده از ارز رایج کشورتان، بدون نیاز به یک واسطهبا ارزش، یک لیوان قهوهخریدید.
به عبارت دیگر، دارایی ها به شما این وعده رامی دهند که باگذشت زمان، با ارزش تر خواهندشد. شما وقتی که یک ملک را خریداریمی کنید، امید دارید که در آینده قیمت بالاتری داشتهباشد. این درحالی است که اگر شما اسکناس 10 دلاری خود را در کیف پولتان نگهدارید، هیچ گاه ارزش آن به 100 دلار نخواهدرسید. چرا که هدف از موجودیت آن اسکناس، صرفا معامله کالااست.
باتوجه به این مفاهیم، میتواندریافت که بیت کوین یک داراییاست، نه یک ارز، یا حداقل در دوره ای که ما زندگیمی کنیم چنیناست.
چرا بیت کوین یک ارز محسوب نمیشود؟
اولین مشکل بیت کوین به عنوان یک ارز، نوسان شدید قیمت آناست. گفتهشد که یکی از خصوصیات بارز مفهوم ارز ایناست که یک ارزش ثابت را ارائهدهد تا بتوان به صورت روزانه از آن برای خرید کالا استفادهکرد.
درست است که هدف از توسعه بیت کوین در سال 2008، ارائه یک ارز جهانی دیجیتال بودهاست، و نکته اینجاست که این تکنولوژی، پتانسیل کامل تبدیلشدن به استاندارد جهانی را نیزدارد. اما در چه زمانی این اتفاق رخمی دهد؟
در زمانی که تمام مردم دنیا، دارای بیت کوینباشند و تمام فروشگاه ها و سرویس های خدماتی نیز بیت کوین را به عنوان فرمی از پرداخت قبولکنند. در این حالت، به دلیل انجام تراکنش ها به صورت روزانه و توسط همه مردم دنیا، قیمت بیت کوین نیز تا حد زیادی ثابتمی شود.
با وجود این فاکتورها به منظور تبدیل بیت کوین به یک ارز، احتمال می رود که تا یک قرن آینده، بیت کوین به عنوان یک استاندارد، برای مبادلات به کارنرود.
با این حال، سرعت رشد تکنولوژی همواره از سرعت قانون گذاری و تعیین و تکلیف قانونی در تمامی کشورهای دنیا بیشتراست و همین مسئله باعث شدهتا کشورها، در صورت عدم بررسی یک پدیده نوین متضررشوند.
این مسئله باعثشده تا فناوری بلاکچین و محصول اصلی آن یعنی رمز ارزها در زمینه قانون گذاری، رفتارهای متفاوتی را تجربهکنند. بنابراین نیازاست تا برای این پدیده مالی الزامات و چارچوب هایی ایجادشود تا کشورها علاوه بر بررسی هرگونه تهدیدات آن برای نظام اقتصادی کشور، به مزایای آن برای اقتصاد و سیستم تبادلات مالی نگاهی داشتهباشد تا بتوانند با یک بررسی همه جانبه، قوانین این حوزه را اعلامکنند.
در همین راستا، در زمانی که از ماریو دراگی، رئیس بانک مرکزی اروپا در مورد بیت کوین سوالشد، وی در جواب پاسخداد:
“بیت کوین و ارزهای رمزنگاری شده شبیه آن، خاصیت یک ارز را نداشته و بهتر است که به این دسته از استانداردها، به چشم دارایی نگاهکرد. “
دراگی در ادامه، درمورد نقش بانک مرکزی، به منظور کنترل و هدایت ارزهای رمزنگاری شده مدعی شد:
“بانک مرکزی هیچ نقشی در کنترل و تنظیم ارزهای دیجیتال ندارد. این استانداردهای دیجیتال، ممکن است برای سرمایه گذاری مفیدباشند اما به دلیل نوسانات زیاد، حامل ریسک های زیادیهستند. بااین حال به نظر من این وظیفه قانون گذاران است که مردم را درمورد ریسکها و خطرات این تکنولوژی آگاهسازند و همچنین جلوی پولشویی از این راه رابگیرند.”
مزیت واگذاری بیت کوین، از بانکها به قانون گذاران و نهادهای صنعتی چه می تواندباشد؟
پیش از پاسخ بهاین سوال، این نکتهرا یادآور می شوم که باوجود اعمال قوانین سخت برروی نحوه استفادهاز رمزارزها و حتی ممنوعیت انجام پرداختها به وسیله این دسته از داراییها، هم اکنون نقل و انتقالات و داد و ستد های فراوانی توسط آن ها ، در بازارهای غیررسمی صورتمی گیرد.
از طرفی نیز به دلیل ابتنای بخشی از این رمزارزهای مذکور بر حریم خصوصی، آمارگیری و ردیابی این تراکنش ها در بازارهای غیر قانونی امریاست، بسیار سخت و شاید غیر ممکن.
حال درصورتی که قانون گذاری برروی نحوه استفاده از این ارزهای رمزنگاریشده، بهعنوان یک صنعت و توسط قانون گذاران نهادی صورتگیرد، می توان به راحتی، حداقل بخشی از بازار را تحت کنترل قرارداد و از بروز جرایم ناگوار در بازارهای غیررسمی تا حد زیادی جلوگیریکرد.
در همین راستا، بسیاری از متخصصین حوزه تکنولوژی بلاکچین و ارزهای دیجیتال، بر این باورند که با اتخاذ تصمیم های درست و همچنین واگذاری مسئولیت کنترل و قانون گذاری برروی این فناوری، به کانال هایی مانند فینتک ها و شرکتهای صنعتی پرداختی، میتوان از بروز خطرات احتمالی این صنعت جلوگیری به عمل آورد.
به عنوان مثال می توان پرداخت به وسیله ارزهای دیجیتال را برروی سیستم فعلی پرداختی و یا درگاه های واسط اعمال نمود و قوانین مشخصی را نیز به منظور احراز هویت کاربران به تصویب رساند.
یکی دیگر از مزایای واگذاری این دارایی ها به قانون گذاران، مبارزه با تخلفاتی مانند پولشویی و داد و ستدهای غیرقانونی است.
در همین جهت کارشناسان توصیه می کنند که مسئولیت احراز هویت کاربران، با بانک ها و صرافی ها باشد، تولید و ارائه کیف پول ها به دست شرکت های فین تک و استارت آپ های مرتبط انجامشود و درنهایت به صرافی های این حوزه نیز مجوز خرید ارز دیجیتال اعطا گردد. در این صورت با ارائه گزارش های ماهانه و سالانه توسط این سازمانها، می توان به راحتی، حجم معاملات انجامشده و رمز ارزهای ذخیرهشده در کشور را برآوردنمود.